ابن شدقم (دائرةالمعارفبزرگاسلامی)اِبْنِشَدْقَم، ابوالمکارم بدرالدین، حسن بن علی بن حسن بن علی ابن شدقم حسینی، موّرخ ، فقیه ، محدّث ، شاعر و ادیب مدنی در سده ۱۰ق/۱۶م بود. ۱ - تولدآقابزرگ به نقل از تحفة الازهار، تألیف نوادهاش ضامن بن علی، تاریخ تولد و وفات او را ۹۳۲- ۹۹۵ق/۱۵۲۶-۱۵۸۷م ذکر میکند [۱]
آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ص۵۲، قرن ۱۰، به کوشش منزوی، تهران، ۱۹۷۲م.
، امّا سال ولادت و درگذشت او را ۹۴۲-۹۹۹ق نیز یاد کردهاند. [۲]
امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۷۵، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۹۸۳م.
[۳]
زرکلی، اعلام، ج۲، ص۲۰۴.
بغدادی تاریخ وفاتش را ۱۰۴۶ آورده است [۴]
بغدادی، هدیة العارفین. ج۱، ص۲۹۰.
که بعید مینماید.۲ - مذهبمجلسی او را با قید کلمه «ظاهراً» از امامیه میداند، ولی تألیفات وی و اجازه نامههایی که از سوی علمای زمان خود به او داده شده، حاکی است که ابنشدقم شیعی بوده است. [۶]
امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۷۶ -۱۷۷، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۹۸۳م.
[۷]
آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج۱، ص۵۳، قرن ۱۰، به کوشش منزوی، تهران، ۱۹۷۲م.
[۸]
افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۱، ص۲۳۶، به کوشش محمود مرعشی و احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
ابنشدقم عنوانی بوده که به پدرش نیز اطلاق میشده است. [۹]
افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۱، ص۲۴۹، به کوشش محمود مرعشی و احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
۳ - محل تولدوی در مدینه منوّره به دنیا آمد و در آنجا پرورش یافت؛ از پدرش علم آموخت و بر اقران خود برتری گرفت [۱۰]
امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۷۵، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۹۸۳م.
و از بزرگان علمای امامیه شد، [۱۱]
افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۱، ص۲۴۹، به کوشش محمود مرعشی و احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
خاندان او نیز همه از دانشمندان بودند و خود را از نوادگان امام سجاد (ع) میدانستند. [۱۲]
قمی، عباس، فوائد الرضوّیه، ج۱، ص۱۰۴، تهران، ۱۳۲۷ش.
[۱۳]
افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۱، ص۲۴۸-۲۴۹، به کوشش محمود مرعشی و احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
۴ - اساتید ویابنشدقم علاوه بر پدر خود از استادانی مانند جمالالدین محمد بن علی تولاّئی بصری، حسن بن علی حسینی (در معقول)، محمد بن احمد سدیدی حسینی حجازی (در قرائات سبع و نحو و صرف )، شیخ حسین همدانی در قزوین، شیخ محمد بکری صدیقی در مکه ، مولا عنایتالله و شیخ نعمتالله در یزد و شیراز کسب فیض و تحصیل کرده است. [۱۴]
امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۷۷، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۹۸۳م.
در ۹۶۶ق از نعمت الله بن احمد بن خاتون عاملی و از محمد ابن علی بن ابوالحسن عاملی، صاحب المدارک و در ۹۸۳ق از شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی، پدر شیخ بهائی، اجازه روایت گرفت. [۱۵]
حرّعاملی، محمد، امل الا¸مل، ج۲، ص۷۰، بغداد، ۱۳۸۵ق.
[۱۶]
امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۷۶_۱۷۷، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۹۸۳م.
[۱۷]
آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج۱، ص۵۳، قرن ۱۰، به کوشش منزوی، تهران، ۱۹۷۲م.
[۱۸]
بحرالعلوم، محمد مهدی، رجال، ج۳، ص۱۱۲، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، نجف، ۱۲۱۲ق.
۵ - منصب ابنشدقمابنشدقم بعد از مرگ پدر (۹۶۰ق/۱۵۵۳م) به جای وی منصب نقابت را عهدهدار شد، ولی زهد و پرهیزگاری او سبب گردید که اندکی بعد، از این سمت استعفا کند. ۶ - مسافرتدر روزگار جوانی (شعبان ۹۶۲) از مدینه منورّه عازم هند شد و در دکن به دربار سلطان حسین نظامشاه راه یافت و پس از مدتی آن شهر را به قصد شیراز ترک گفت. در ذیقعده ۹۶۴ به منظور زیارت مرقد حضرت رضا (ع) از شیراز به خراسان رفت و در آنجا به ملاقات شاه تهماسب اوّل نایل آمد و مورد توجه او قرار گرفت. چون آوازه فضل و دانش او به گوش سلطان حسین رسید، وی را به هند دعوت کرد. ابنشدقم این بار به دعوت او مجدداً رهسپار هند گردید و در آنجا مورد استقبال واقع شد. [۱۹]
آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج۱، ص۵۲، قرن ۱۰، به کوشش منزوی، تهران، ۱۹۷۲م.
[۲۰]
امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۷۶، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۹۸۳م.
۷ - ازدواجنظامشاه خواهر خود، فتحشاه، را به او تزویج کرد و از این راه ثروتی هنگفت به ابنشدقم رسید. چون نظامشاه درگذشت، به مدینه، پیش خانواده خود بازگشت، ولی چون ریاست و منزلتی که در هند داشت، در موطنش فراهم نبود، به زودی بار دیگر عازم هند گردید [۲۱]
ابنمعصوم مدنی، سید علی صدرالدّین، سلافة العصر، ج۱، ص۲۴۹، تهران.
و به دربار شاه مرتضی، پسر و جانشین سلطان حسین نظامشاه پیوست و مورد احترام و تکریم وی قرار گرفت. [۲۲]
امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۷۶، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۹۸۳م.
۸ - وفاتابنشدقم در ۵۷ سالگی در دکن وفات یافت و در آنجا به خاک سپرده شد. بعد از چندی پسر کوچکترش، حسین، بنا به وصیّتی که کرده بود، جنازهاش را به مدینه منتقل کرد و در گورستان بقیع مدفون ساخت. [۲۳]
آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج۱، ص۵۴، قرن ۱۰، به کوشش منزوی، تهران، ۱۹۷۲م.
[۲۴]
کحّاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۳، ص۲۵۱، بیروت، ۱۹۵۷م.
۹ - آثار۱. زهرالریّاض و زلال الحیاض، این اثر در تاریخ خلفا و امامان است و در حدود ۹۶۳ق نوشته شده است. [۲۵]
کنتوری، اعجاز حسین، کشف الحجب والاستار، ج۱، ص۳۰۵، کلکته، ۱۳۳۰ق.
نوادهاش ضامن بن علی بن حسن، در تألیف کتاب تحفة الازهار خود از مطالب این اثر استفاده بسیار کرده است [۲۶]
بحرالعلوم، محمد مهدی، رجال، ص۱۱۲، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، نجف، ۱۲۱۲ق.
. به نوشته وی این کتاب ۴ جلد است، ولی آقابزرگ [۲۷]
آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱۲، ص۷۰.
مینویسد که در دو مجلّد تدوین یافته بوده است. از جلد سوم این کتاب نسخههایی در موزه بریتانیا به شماره ۳۶۵ II/۵۴۸))؛ GAL، S, کتابخانه ناظر حسین در لکهنو و کتابخانههای دیگر موجود است؛ ۲. الاسئلة الشدقمیّه یا مسائل الشدقمیّه، این اثر مشتمل بر سؤالات ابنشدقم از استاد خود حسین بن عبدالصمد و پاسخ وی بر آنهاست. نسخهای از این کتاب که در ۹۹۲ق در شهر احمدنگر به مقابله و تصحیح ابنشدقم رسیده، به خط عبدالطیف جامعی، در کتابخانه رضویّه موجود است [۲۸]
آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۲، ص۸۷.
. ۳.الجواهر النظامیّه من حدیث خیر البریّه یا الجواهر النظامشاهیّه که برای نظامشاه، سلطان حیدرآباد نوشته شده و مشتمل بر اخبار فراوان در احوال امامان است. از نوشته نوادهاش در کتاب تحفة الازهار چنین پیداست که وی در ۹۹۲ق از تألیف این کتاب فراغت حاصل کرده است [۲۹]
آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۵، ص۲۸۵.
[۳۰]
آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، ج۱، ص۵۴، قرن ۱۰، به کوشش منزوی، تهران، ۱۹۷۲م.
. ۴.جواهر المطالب فی فضائل مولانا علی بن ابی طالب، کتاب جامعی است مشتمل بر فضایل و جنگها و خطبهها و سخنان حضرت علی (ع) . ۵.دیوان ابنشدقم. [۳۲]
آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱، ص۲۹۳.
ابنشدقم خط زیبایی داشته است، نسخهای از نهج البلاغه که آن را در ۹۹۴ق به خط نسخ کتابت کرده، اکنون در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است. ۱۰ - فهرست منابع(۱) آقابزرگ تهرانی، الذریعه. (۲) آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشیعه، قرن ۱۰، به کوشش منزوی، تهران، ۱۹۷۲م. (۳) ابنمعصوم مدنی، سید علی صدرالدّین، سلافة العصر، تهران. (۴) افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش محمود مرعشی و احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق. (۵) امین، محسن، اعیان الشیعه، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۹۸۳م. (۶) بحرالعلوم، محمد مهدی، رجال، به کوشش محمد صادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، نجف، ۱۲۱۲ق. (۷) بغدادی، هدیة العارفین. (۸) حرّعاملی، محمد، امل الا¸مل، بغداد، ۱۳۸۵ق. (۹) زرکلی، اعلام. (۱۰) قمی، عباس، فوائد الرضوّیه، تهران، ۱۳۲۷ش. (۱۱) کحّاله، عمررضا، معجم المؤلفین، بیروت، ۱۹۵۷م. (۱۲) کنتوری، اعجاز حسین، کشف الحجب والاستار، کلکته، ۱۳۳۰ق. (۱۳) مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م؛ ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنشدقم»، ج۴، ص۱۳۷۵. |